تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 91/5/8 | 2:39 عصر | نویسنده : مبینا خازنی
1-طرف در حال مرگ بوده از زنش میپرسه
محمد کجاست؟ زنش میگه همین جا کنارت نشسته، میگه علی کجاست؟میگه اون طرفت نشسته،میگه حامد کجاست؟میگه اونم همین جاست .
یکهو داد میزنه پس لامصبا برای چی چراغ اون اتاغ الکی روشنه؟
2-یه روز یه موشه میره خونه یه خسیسه سوء هاضمه میگیره میمیره هههههه
3-یه روز یه خسیسه ازدواج میکنه برای این که خرج سفرش کمتر بشه تنها میره ماه عسل ههههه

.: Weblog Themes By Pichak :.