تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 91/5/30 | 9:15 عصر | نویسنده : مبینا خازنی

 

به اخمت خستگی در می رود ، لبخند لازم نیست

کنار سینی چای تو اصلا قند لازم نیست

همیشـه دوستت دارم ـ به جان مادرم ـ اما

تو از بس ساده ای ، خوش باوری ، سوگند لازم نیست

به لطف طعم لبهای تو شیرین می شود شعرم

غـزل را با عسل می آورم ، هرچند لازم نیست

مرا دیوانه کردی و هنوز از من طلبکاری

بپوشان بافه های گیسویت را ، بند لازم نیست

"به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را "

عزیزم ! بس کن ، از این بیشتر ترفند لازم نیست

فدای آن کمانهای به هم پیوسته ات ، هر یک ـ

جدا دخل مرا می آورد پیوند لازم نیست .

 




پیچک